به انتقام گذشته مشغول مباش
پس ای پسر، جهد کن تا به هر صنعت که باشی پیش بین باشی و با جوانمردان قرین باشی تا از جهان گزین باشی. و از هر طایفه که هستی و باشی اگر طریق جوانمردی خواهی سپردن با حفاظ باش و سه چیز مادام بسته دار؛ چشم و دست و زبان، از نادیدنی و ناکردنی و ناگفتنی و سه بردوست و دشمن گشاده دار؛ در سرای و سر سفره و بند کیسه بدان قدر که تو را طاقت بود. و دروغ مگوی که?همه ناجوانمردی اندر دروغ گفتن است و اگر کسی اعتمادی کند بر جوانمردی تو، اگر خود عزیزتر کسی از آن تو کشته باشد و بزرگتر دشمنی از آن تو بود، چون خویشتن به تو تسلیم کند و به عجز اقرار دهد و از همه خلق اعتماد بر جوانمردی تو کند اگر جان تو در آن کار بخواهد رفت، بگذار تا رود و باک مدار و از بهر او به جان بکوش تا تو را جوانمردی رسد، و نگر هرگز به انتقام ?گذشته مشغول نباشی و بر وی خیانت نیندیشی که خیانت کردن در شرط جوانمردی نیست.
قابوسنامه - عنصرالمعالی
بهای زیبایی
مردی در نمایشگاهی گلدان می فروخت . زنی نزدیک شد و اجناس او را بررسی کرد . بعضی ها بدون تزیین بودند، اما بعضی ها هم طرحهای ظریفی داشتند زن قیمت گلدانها را پرسید و شگفت زده دریافت که قیمت همه آنها یکی است او پرسید:چرا گلدانهای نقش دار و گلدانهای ساده یک قیمت هستند ؟چرا برای گلدانی که وقت و زحمت بیشتری برده است ، همان پول گلدان ساده را می گیری؟ فروشنده گفت: من هنرمندم . قیمت گلدانی را که ساخته ام می گیرم. زیبایی رایگان است
موسیقی و عرفان
هنر جلوه های گوناگون دارد که هر یک به نوعی تعبیر و تفسیر عشق است . گاهی پیغام هنرمند عاشق از راه چشم قابل دریافت است که در قالب نقاشی ، صورتگری پیکر تراشی ، معماری ، حکاکی ، خوشنویسی و تذهیب و غیره متجلی می گردد و گاه این پیام سمعی است و درک آن از راه شنیدن میسر می گردد.که دو تجلی عظیم آن یکی شعر است و دیگر موسیقی . و این دو یعنی شعر و موسیقی برای رسانیدن پرنده معنی به آشیانه فهم دو بال پروازند
حکما و اندیشمندان بزرگ ایران از گذشته های دور تاکنون در آثار گرانقدر خود هر یک به نوعی به شرح و بسط و معرفی نسبت به موسیقی پرداخته و تا حدودی گوشه ای از رمز و راز این هنر عظیم روحانی را آشکار نموده اند
مولانا عبدالمومن بن صفی الدین اورموی در کتاب گرانقدر بهجه الروح آورده اند پس فرمان الهی شرف نفاذ یافت که روح به جسد ابوالبشر آدم صفی الله سلام الله علیه نقل مکان کرده متمکن شود ندای عزت به جبرئیل علیه السلام رسید که روح را به مسکن ابدی راه نماید روح الامین به فرمان رب العالمین به درون پیکر مطهر حضرت ابوالبشر در آمده به آواز حزین و به مقام راست کلمه درآی در تن ادا فرمود مقارن این حال روح به درون حضرت آدم علیه السلام در آمد. ندای جبرئیل موجب غذای روح گشته و سرمایه شادمانی انسان کامل و روح را از آن رو حظ واف? بخشد چون این علم علم جبرئیل است که او را روح الامین گویند از این جهت حکما علم موسیقی را علم روح می نامیدند . پس هر مقامی از پیغمبری صلوات الله علیه پیدا شد جهت عرض حاجات به درگاه قاضی الحاجات به آن پرده ناله و آه به درگاه اله می نمودند
حضرت موسی علیه السلام در وادی ایمن در مقام عشاق ناله و مناجات کردی و حضرت یوسف علیه السلام در قعر چاه و زندان به مقام عراق گریستی وحضرت یونس در بطن الحوت به آهنگ کوچک فغان کردی و حضرت داود در سر قبر اوریا برادرش جهت مغفرت و آمرزش در آهنگ حسینی مناجات می کردی حضرت ابراهیم علیه السلام در آتش نمرود در مقام حسینی و نوروز عرب ناله کردی و حضرت اسماعیل علیه السلام در مقام رهایی دعا خواندی و در وقت ذبح در عشاق ناله می کردی . حسن کاشانی در کتاب کنزالتحف آورده اند داود علیه السلام را هر وقت به حضرت عزت حاجتی بود آل?های این صنعت ساز کردی و بر اصوات و نقمات آن تضرع نمودی
در میان اهل اسلام نیز همین ضابطه مضبوط است چه در مساجد و مزارات در تلاوت وذکر به انواع قمات مترنم می شوند تا به حدی که بعضی از حضار که قلبشان رق باشد جامه ها بدرند و نفیر به فلک رسانند
در مجموعه رسائل اخوان الصفا در رساله مربوط به موسیقی آمده است نزد حکما و فیلسوفان موسیقی را فایده بس عظیم است و در بسیار حالها این را به کار داشته اند چنان که در محرابها استجابت دعا را ، از آن رو داود علیه السلام در محراب بر بط زدی و قنای خوش بر آن راز کردی چنان که در بیمارستانها به سحرگاهان بزدندی تا بیماران را خواب گرفتی و از دردها برآسودندی ویا در صومعه ها بنهادندی وچون عامه به زیارت شوندی معتفکان آن را بزدندی تا عامه به راه توبه در آیند.این علم و عمل بنهادند تا نفس از او اثر پذیرد وبه تن دهد.وتن را?از حال خویش بگرداند و چنان که اگر کسی در این علم حاذق بود و علوم طبیعی نیک بداند به نوعی از موسیقی هر بیماری که خواهد از تن ببرد