بهشت پنهان

اولین ماهنامه رسمی بخش برزک

بهشت پنهان

اولین ماهنامه رسمی بخش برزک

شعر

خواهد آمد
دلا دوران غم روزی به پایان خواهدآمد
مه ثانی عشر ، آن ماه تابان خواهد آمد
جهان پر شد ز ظلم و جور لیک ای دل
بدان صاحب زمان مولای خوبان خواهد امد
همان شمس درخشانی که پشت ابر پنهان است
برای پرده برداری از اسرار پنهان خواهد آمد
همه محو ره و چشم انتظار و دیده گریان
که روزی یار چون یوسف کنعان خواهد امد
همه پرسند کی دوران غیبت می رسد سر
صبوری ، سرورم نزد یاران خواهد آمد
کنون فصل زمستان است و دنیا سرد و تاریک
ولی بر باغ گلها نوبهاران خواهد آمد
تو ای شاعر که یک عمر است می گویی بیا مهدی
بدان کان شاه با فرمان یزدان خواهد امد
ز – استرکی
 
و خرمشهر و اهواز
دو شهر عشق و ایثار و شهامت
طلائیه، شلمچه، خون، شهادت
هویزه، غم، غریبی، آه حسرت
طلائیه، بهشت خاک ایران
شلمچه، مرز غربت ها و ایثار
و چذابه میان نی شکرها
همه با هم به سان کربلایی
و خاکش عطر غربت
صدای ناله ی امن یجیبی
صدای یا حسین (ع) و یا اباالفضل (ع)
صدای یک مناجات غریب است
میان سنگری یار شهید است
میان خاطرات یک بسیجی
صدای توپ، خمپاره، گلوله
چفیه، یک پلاک یار شهید است
و می گویند از شبهای ایمان
خلوص یک نماز و راز قرآن
میان خاطراتش اشک جاریست
به یاد یک نبرد آتشین است
نبرد بدر و خیبر
به یاد مین و تانک و عشق پرواز
به یاد اینکه می گفتند باهم
من امشب می روم بر عرش با عشق
و او با حسرتی از دل گرفته
به یاد آن شهیدان خدایی است
و با خود گفت آن روز جدایی
شهیدان راهتان پاینده ماند
به یاد یک سخن از دوستش بود
که هنگام شهادت گفت بر او
به مادر گو!
نمی خواهم ببینم گریه ات را
و من می خواهم از مادر، شجاعت
به مادرگو که هنگام شهادت
حسین تبسم کرد و خندید
بسیجی گریه می کرد
عجب حال و هوایی دارد اینجا
طلائیه، شلمچه، جذابه، هویزه
همه در یک غروب سرد و غمگین
میان سنگری یک چفیه دیدم
میان چفیه دیدم یک پلاکی
به رویش حک شده اسم ابوالفضل (ع)
و از آن روز جبهه
فقط ماندست یا د و خاطراتش
و یک سنگر یک فرسوده تانکی
به یاد کربلای جبهه هایم
به یاد آن شجاعت ها و ایثار
به یاد اینکه او رفتست از دنیای فانی
و او این جان شیرین را فدا کرد
فدای خاک و ناموس و امامش
و بعد از آن روز جبهه
من و تو آمدیم
مرد زن؛ پیر و جوان
این کشور مردان، مردان است
اینجا هم هویزه است
اینجا هم شلمچه است
بیایید! بیایید!
دشمن تهاجم را به راه دیگری برده است
تا شاید
میان عهد مان با آن شهیدان
جدایی ها بیندازد
ولی باید من و تو
که نسلی تازه از این انقلابیم
به یاد آن شهیدان، جانبازان اسیران
دوباره انقلابی تازه سازیم.
جعفرپور

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد