بهشت پنهان

اولین ماهنامه رسمی بخش برزک

بهشت پنهان

اولین ماهنامه رسمی بخش برزک

به مناسبت گشایش دانشگاه در برزک - دانشگاه سنگر اندیشه

به مناسبت گشایش دانشگاه در برزک
دانشگاه سنگر اندیشه
ای برادر تو همه اندیشه ای
ما بقی خود استخوان و ریشه ای
گر بود اندیشه ات گل ،گلشنی
ور بود خاری، تو هیمه گلخنی
اگر گذر و نظری در کوچه باغهای پر برگ و بار تاریخ بیندازیم در کوی وبرزنی بزرگانی را خواهیم دید که در میان سیاهی لشگر جمع و جماعت والاتر و سرافرازتر ایستاده اند و خندان و شادمان به ما خوش آمد می گویند .اینان شاید در زمان خویش آنچنان مرعوب و جمع و جماعت بودند که نشانی از انان نبوده است و یا در هیاهوی دورانها صدایشان به کسی نمی رسید و یا انکه از ترس اکثریت جهال زمانه علی وار سر در چاه تنهایی خویش کشیده بودند و آهی سوزناک از دل برکشیده و دل چاه را هم می سوزانیده اند .
اما امروز برای ما دیگر آن رعب و هراس و هیاهوی جمع و جماعت وجود ندارد و آسان و بی پروا می توانیم در خاموشستان به هیاهوی تاریخ پرسه ای بزنیم و زبان حال آن بزرگان را بشنویم و تجربه پربار و ارزشمند آنان را امروز سرمشق خویش سازیم و چه زیانمند خواهد بود ملت و قومی که تجربه های گذشتگان را ببیند و عبرت نگیرد چه :
دندانه ی هرقصری پندی دهدت نونو
پند سر دندانه بشنو ز بن دندان
باری آنچه از ورای  روزگاران تو در توی کوچه باغهای تاریخ به جا مانده است و امروز کار ساز و اینده ساز می باشد اندیشه یا اندیشه ورزی و یا اندیشه وران هستند که ما میراث خوارگان امروزی بدون هیچ دغدغه ای محصول کار ایشان را در کارو بار خویش به کار می گیریم و یادمان هم نیست که چه بر سر این اندیشه چه خون دلها خورده شده یا احیاناً چه خونهایی ریخته شده است .
آری عزیزان  دانش پژوه و نوباوگان عرصه اندیشه و علم ! به هوش باشیم که ما امروز سنگر بان مجموعه ای عظیم از تفکر و اندیشه بشری هستیم که سرها و سرمایه ها در راه آن به باد رفته است و شاید امروز در یک کتاب و دفتر جمع شده باشد دانشگاه با دانایی عجین است و هرگز نادانی و جهالت را در نمی تابد در سخت ترین شرایط مردانه سکوت می کند اما سرمایه ی بی بدیل فکر و دانش را به پشیز ناچیز دنیا نمی فروشد .
آری ! دانشجویان حقیقی طالب علم چون برادران یوسف نیستند که با عقده ی حقارت یا عدم بصارت ، یوسف بی بدیل اندیشه و دانایی را به «ثمن بخس1 » بفروشند . چه دنیا و زرق و برق آن را با بهایی بسیار ناچیز تر هم می توان خرید پس چرا یوسف عزیز علم  ودانایی و انسانیت را در راه آن خرج کنیم ؟
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود .
همراهان و همسنگربانان عزیز! بر شما مبارک باد دانایی و نور ، و بر شما مبارک باد لشکر کشی و جنگ با جهالت ونادانی ! به هوش باشیم که هیچ لذت و ارزش دنیایی ای جایگزین دانایی نخواهد بود و مسلماً آغاز دلخراش و خناسانه جماعتی دنیا طلب یا جاهل نخواهد توانست ما را از مسیر دانایی بلغزاند .یا خدای ناکرده شک و شبه ای در ضمیر منیرمان وارد سازد . با آنان بگویید که حتی این دنیای بی ارزش و ناپایدار هم اصالت و رسالتش وابسته به دانایی و علم است چه هر کس هر چیزی را از خوب بشناسد انگاه آنرا مطیع  و رام خویش خواهد ساخت و دنیا و مواهب مادی مرکبی است چموش که نیازمند ریاضت و پرورش دانشوران و دانایان است و شاید از همین دیدگاه باشد که خواجه کائنات و نخبه وجود و کل ما هو موجود حضرت رسالت (ص) آن را در جای خود ستوده اند .
نعم المال صالح لرجل صالح
و مولانای بلخ آنرا به زیبایی تمام اینگونه معرفی می کند .
مال را گر بهر دین باشی حمول
نعم مال صالح خواندش رسول
پس اگر همه مایه ها و سرمایه های این جهان را در راه دانایی و بینش خرج کنیم نه ضرر دنیوی خواهیم داشت نه زیان اخروی . نخستین ایات الهی بر گوش و دل بی بدیل حضرت نبوی (ص) هم ناظر بر همین معناست چنانکه گفت بخوان به نام پروردگارت و بخوان به نام کسی که تو را آموخت . یعنی دانایی را به تو هدیه داد . مسلماً آن تاج کرامت الهی یا امانت ویژه رحمانی که خداوند در آیات وروایات گوناگون بیان فرموده است چیزی جز دانایی و آگاهی نمی باشد . فصل ممیز انسان و حیوان و سایر موجودات همین دانایی است پس عزیزان بی بدیل و رهپویان بی نظیر راه نور ! چرا به تیرگی و تاریکی جهل دل بسپاریم!؟

مصلحت دید من آن است که یاران همه کار
بگذارند و سر طره دانش گیرند .
 
چندین هزار قرن از سرگذشت عالم و آدم گذشته است  و این کهنه آسیای گران سنگ آسمان بی اعتنا به ناله قربانیان خویش همواره گشته است تنها دری که باز بود به دهلیز مرگ راه داشت اکنون این انسان محکوم و رنجدیده قرنها تا اوج آسمان خدا پر گشوده است . انگشت بر دریچه خورشید سوده است تا وا کند دری به جهان های دیگری 2 .
جهان در روزگاران گذشته و حال با سه پنجه عقل و خرد و دانش ، دانشوران که نمایندگان و خلفای راستین الهی می باشند چرخیده است . و موقومات و خرافات فقط و فقط ابزار نادانی و گمراهانی است که ره به نور علم خرد نبرده اند . همه چیز در دین و عقل بر مبنای علم و خرد می چرخد و هرگز هیچ تغییری در جهان یا انسان بدون تلاش و دانایی بوقوع نخواهد پیوست  که در روایات و آیات الهی هم داریم که «لیس للانسان الا ما سعی3 » و یا «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم4» یعنی که خداوند  سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر آن که خود خواهان آن تغییر باشند .
پس عزیزان دانش پژوه و راهیان دانایی ! به هوش باشید که دانشگاه سنگر دانایی است . از این سنگر اخلاق و خرد و دانایی با همه توان محافظت کنیم که هم خود و هم جامعه را از منجلاب بداخلاقی و ناهنجاری و نارسایی نجات بخشیم و این فکر و باور را از ذهن خویش دور سازیم که به دنبال کاغذ پاره ای باشیم  تا به نان و نوایی برسیم و پیش تر هم گفتیم که راه رسیدن به جیفه دنیا بسی کم خرج تر و آسان تر از این راه است . پس بیاییم رسالت خویش را که را همان دانایی است از یاد نبریم . تا هم به اجر دنیوی و هم ثواب اخروی و معنوی برسیم .
کلام را با اشعاری کوتاه از رودکی بزرگ زینت می بخشیم تا ان شاء الله در آینده باز هم با گپ و گفتاری دیگر در خدمت شما عزیزان باشیم .

مردمان بخرد اندر هر زمان   راز دانش را به هر گونه زبان
گرد کردندو گرامی داشتند   تا به سنگ اندر همی بنگاشتند
دانش اندر دل چراغ روشن است
وز همه بد بر تن تو جوشن است
پایند و سرافراز باشید  . س خ
  ..................................
1- برگرفته از آیه شریفه «و شروه بثمن بخس دراهم معدوده» او را به بهایی اندک و درهمی ناچیز فروختند
2- برگرفته از شعر معروف فریدون مشیری
3- سوره نجم آیه 39
4- سوره رعد آیه 11

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد