«بی حرمتی به ساحت خوبان»
جانم برایتان بگوید که:
مدت ها بود، فکر می کردم اگر متنی بنویسم برای دو نفر خیلی گران تمام خواهد شد؛ یکی خودم و دیگری آنکه در متنم خطاب واقع شده. چرا که در طالعِ سال و ماهم انتقاد شراره می کشد. اما دو جمله قصار زیر به کلی ذهنِ انورمان را متحول ساخت: اول این که حکیمی نادان گفته: «هر کس که می نویسد، نویسنده است و هر کس که نمی نویسد، نویسنده نیست» و دیگر آن که حکیمی دانا گفته: «من می نویسم، پس هستم»
لذا بر آن شدیم تا تراوشاتِ نازنینِ ذهنمان را محضر مبارک دوستان نیز عرضه داریم. از تمام سبک های ادبی نیز «مَگس ایسم» که معنای فارسی معادل اش «پشه صفتی» است برگزیدیم تا از طریقِ دست گذاردن بر روی نقاط ضعف و زخم عده ای محترم به اهدافِ ناپلیدمان دست پیدا کنیم. و پُرواضح است که چون مشکل از زخم ایشان است نه بدصفتی ما، لذا هیچ عذاب وجدانی هم متحمل نمی شویم. در ضمنِ همه ی آنچه که ذکر شد اقداماتِ برخی اطرافیانِ به ظاهر موجّه و موقّر و البته مسئول، دیگر جگرمان را به لب رسانیده و دهانِ مُعَنْبرمان را به شِکوه گشوده، ? «رویکردِ سکوتِ» چندین ساله مان را به «استراتژی ِ جیغ» مبدل گردانیده و ما را بر آن داشته تا هدف کوتاه مدت مان «گوشزد» و هدف بلند مدت مان را «گوشمالی» تعریف نمائیم. اما تعریف مان از گوش زد، توگوشی زدن و از گوش مالی، مالیدنِ گوش نیست. ما تعریف های از این بهتری برایِ خودمان داریم. یعنی خدا خودش رحم کند.
اما در راستای نیل به اهداف فوق الذکر، نخستین جایی که به ذهن مبارک مان رسید، شورای شهر بود. لذا مصمم شدیم تا به اندازه ی وسعمان به این قشر زحمتکش جامعه، اندک حالی داده باشیم.
البته طبیعی است که ما اصولاً دست بوس کلیه گروههایی که قدرت دارند هستیم و تلاش می کنیم صدمه ای به پل های پیش رو و پَس رویمان وارد نکنیم. چرا که هنوز با خیلی ها کار داریم. اما دلیل این که از بین کلی شخصیتِ مسئول و غیر مسئول، یقه ی نازنین این بندگان خدا را گرفتیم به صورت فهرست وار ذکر می کنیم. در ترتیبِ این دلایل هیچ اولویتی منظور نشده است:
1- چون شورای ما اصالتاً انسان هایی کم سر و صدا و بی شر و شور هستند به نحوی که آدم دلش می خواهد سر به سرشان بگذارد.
2- به دلیل این که اکثریت شان دو شغله یا حتی چند شغله هستند (البته به اضافه ی کلیه ی مسئولیت ها و دل مشغولی های فراوانی که در شورا دارند)، لذا دیگر وقت ندارند، پیگیر قضیه شده و با آدم برخوردِ فیزیکی و غیر فیزیکی نمایند.
3- از آنجا که در جامعه ی ما هرکس که برای خودش مسند و منصبی دست و پا کرده و حالش را می برد، یک عده ی حسود و نتون ببین مثلِ ما هم دارد، تا به اندک ضعف شان ایرادهای اساسی بگیرند. همان مثلِ خربزه و پالرز
4- به واسطه این که کلیه طرح ها، امکانات و تسهیلات ارائه شده و نشده به شهر که تصویب و تاییدِ آنها به دستِ شوراست اساساً یک ایرادِ عمده داشته و از هر مورد آن می توان برای کوبیدن بر سر شورا استفاده نمود.
5- از آنجا که اکثریتِ قریب به اتفاقشان نیم چه متخصص و نیم چه تحصیلکرده و نیم چه صاحب نظر هستند، پس یک نیم چه انگولکی هم نیاز دارند.
6- به دلیل این که یکی از آنها برای نشریه پیغام فرستاده و کلی سرزنش مان کرده و بد و بیراه و لیچار بارمان کرده.
7- چون هیچ سوژه ی غیر حساسِ دیگری پیدا نکردیم که با دست گذاشتن بر رویِ آن حساسیت شهروندان را برانگیخته و به واسطه ی آن فروش نشریه ی وزین مان را فزونی بخشیم.
8- چون توضیح بیشتر در این مورد کار بیهوده ای است و ما بهشت پنهانی ها تعهد داریم برای وقت مخاطبمان ارزش قائل شویم، پس خودتان بگردید و سایر دلیل ها را پیدا کنید.
البته هیچ چاره ای هم نداریم جز این که با کمال شهامت و رشادت مسئولیت کلیه ی نظرات و نوشته های خود را پذیرفته و عواقب آن را با کمال میل پذیرا باشیم. طبیعی است که نقل و هرگونه کپی برداری از این نوشته ها برای کلیه همشهریان نه تنها مجاز، بلکه لازم است.
ادامه دارد...