بهشت پنهان

اولین ماهنامه رسمی بخش برزک

بهشت پنهان

اولین ماهنامه رسمی بخش برزک

نشریات رکن چهارم

قسمت هایی از مطالب ارسالی جناب آقای ابوالقاسم مبین زاد دبیر بازنشسته آموزش و پرورش که به نشریه ارسال شده است:

«دوستان و فرزندان من در نشریه بهشت گم شده»

«... اطلاع دارید که در جهان به رسانه ها رکن چهارم می گویند سه رکن قبلی عبارت از سه قوه اند که مسئول اداره کشور هستند و رکن چهارم یعنی رسانه یعنی ناظرین آن سه قوه که کسی خیانت نکند عدالت را نشکند. جرات فساد پیدا نکند. بست و بند و باندبازی نکند. رانت خواری متوقف شود. مسئولین از اختیاراتشان سوء استفاده نکنند. مردم بدانند در کشورشان چه خبر است و لذا اربابان رسانه نباید وابسته به حاکمیت باشند. خود جزء باندها قرار گیرند بسیار مطلع، تحصیل کرده، با تجربه و شجاع باشند چیزی نخواهند چیزی برای از دست دادن نداشته باشند. از زندان و تبعید حتی توطئه قتل نترسند.»

ایشان در ادامه با اشاره به بعضی از روزنامه نگاران و خبرنگاران مهم در جهان ادامه می دهند:

«.... علیرغم مصونیت های قانونی سالانه صدها تن از آنها در راه انجام وظیفه کشته می شوند. ماهها در صبر و انتظارند تا با یک چهره خبرساز مصاحبه کنند و بدین لحاظ است که دیکتاتورها کمتر به مصاحبه آن هم با خبرنگاران بدون مرز راضی می شوند با خبرنگاران داخلی مشکلی ندارند زیرا از قبل سوال و جواب مشخص است.«

«... به یاد دارم دو سال قبل از انقلاب شاه به فرانسه رفته بود در اوج قدرت و نخوت. آنجا در حضور رئیس جمهور ژیسکاردستن ادعا کرد فرانسه و ایران کشورهای آزاد و مستقل اند!؟ فردا خبرنگاران درخواست مصاحبه کردند و شاه ناچار به پذیرفتن شد به خاطر ادعایی که کرده بود. در جلسه خبرنگاری پرسید دکتر شریعتی را به چه جرمی زندان کرده اید جوابی نداشت زیرا او جز با سلاح قلم  و تنویر افکار کاری نکرده بود اینها هم که در قوانین بین المللی جرم نیست گفت به ایران برگشتم دستور می دهم آزادش کنند و به ناچار همین کار را کرد...«

ایشان در ادامه به توصیه هایی ارزشمند به کادر بهشت پنهان ادامه می دهند:

«... فرزندان عزیزم عمیقاً معتقدم اول باید تحصیل کنیم بعد بنویسیم کما این که اول باید قرآن را بخوانیم و بفهمیم و بعد دعا بخوانیم کسی که قرآن نخوانده و نمی فهمد  یعنی نمی داند خدا کیست؟ و چه می خواهد و چه می گوید حالا دعا برای چه می خواند خواسته اش پشیزی نمی ارزد....«

و در ادامه با بیان این که تمام مطالب شماره یک نشریه را مطالعه نموده اند؛ با بیان دقیق  اشکالات ادبی و ویراستای و محتوا به  تحلیل گذشته و حال برزک پرداخته و مقاله «جشنواره یا نماز باران» را بررسی می نمایند:

«...کسانی که مدعیند دلشان برای فرهنگ منطقه می سوزد آیا یکبار به مدرسه ها سری زده اند که چه می گذرد؟ یکبار به مراسم مذهبی سر زده اند که ببینند چکار می کنند و آیا در حد خود کمکی کرده اند. اینکه فرهنگ را در گرفتن مدرک می بینند و یا در برگزاری یک مراسم مذهبی مثلاً سینه زنی و خواندن یک دعا که معنی آن را هم نمی فهمند و خوردن یک گوشت لوبیا در ظهر عاشورا اشتباه می کنند. نگذاشتند و نخواستند مدارس، انسان بسازد و یا ندانستند که باید چگونه انسان ساخت در محافل مذهبی میلیونها خرج کردند ولی عالم نیاوردند مداح دعوت کردند و پاکت آنچنانی همراهش  بعد از انقلاب خیلی امیدوار بودم که اول معلم ساخته شود بعد مدرسه حدود ده سال رفتم و مدرس تربیت معلم شدم قرار بود برای دانشجوی تربیت معلم معیارهای دقیق گزینشی بکار رود حداقل دو سال به تربیت او همت شود ولی یکباره آقایی که نفوذ داشت گفت هرکس برود نهضت (بادیپلم) اینقدر سابقه داشته باشد باید بعنوان معلم استخدام شود همه چیز بهم ریخت به جای دعوت از عالم (نه روحانی) که در مواردی مشترک و در مواردی فرق می کند به نوای سینه زنی و استفاده از بلندگو با صدای کریه و طوق و علامت و زنجیر و ... بسنده کردند. این جوان و نوجوان ما که درس می خواند ولی قرآن نمی داند سنت پیامبر و زندگی ائمه را نمی داند فکر می کند اسلام این است (و چه می گویم حتی عالم اگر عامل نباشد بدرد نمی خورد) آنوقت به تمسخر می گیرد پیش خود می گوید اگر دین این است نمی خواهم آن یکی هم که فکر می کند دین همین است دنبال آن را می گیرد و من و شما کجای چنین جامعه ای هستیم که محرم تا صبح سینه می زند صبح غیبت می کند مردم آزاری می کند حرام خدا را حلال و حلال او را حرام می داند....»

و در پایان آمده است:

«... عزیزان شما در این ماهنامه که من خواندم به اندازه کافی زحمت نکشیدید تا رسالت خبررسانی و نویسندگی را انجام دهید در ماهنامه های بعدی چه کار خواهید کرد؟ اگر این چنین عمل کنید در نوبت های سوم و چهارم هیچ مخاطبی برای محصول خود نخواهید یافت سعی کنید، جهاد کنید زحمت بکشید از عالمان در هر رشته استفاده کنید هدف را رشد و تعالی برزک و پیشرفت منطقه قرار دهید من به نوبه خود برای ادامه کار سودمند شما دعا می کنم.«  متشکرم ابوالقاسم مبین زاد 3/4/87

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد