عملی نشدن تعهد آموزش و پرورش کاشان
آنچه که بیش از همه در شعارهای دولت نهم توجه را جلب می کرد عدالت گستری وهمرورزی بود آما آیا اینها شعار بود یا به مرحله عمل نیز رسید . آنچه مسلم است دست هایی در کار است که این مفاهیم فقط در مرحله شعار باشند نمونه ای از آن که نوعی مبارزه با عدالت گستری و مهرورزی است در زیر می خوانیم.
در سال 1376 بعد از چندین سال تلاش مسئولین اداره آموزش و پرورش کاشان موافقت نامه ای تهیه و به امضای رئیس اداره و اعضای شوراهای اسلامی رسید که مدارس منطقه متمرکز گردد و آموزش و پرورش ملزم گردید هزینه جابجایی دانش آموزان و امکا?ات آموزشی بهتر فراهم کندو این امر تاکنون انجام گرفته ولی در سال تحصیلی جدید مسولین آموزش و پرورش کاشان از پرداخت هزینه جابجایی خودداری کرده و توپ را در زمین فرمانداری و بخشداری انداخته است . و آنها هم نوای کمبود بودجه را سر داده اند . حال سؤال اینجاست که آیا این تبعیض نیست که یک دانش آموز روستایی برای تحصیل آن هم در مقطع راهنمایی که تحصیل آن اجباری شده است باید ماهیانه 25000 ریال بپردازد اما دانش آموزان شهری از همه امکانات آموزش و پرورش و وسایل گرمایشی و سرمایشی استفاده کند هزینه ای هم ندهد . این کاره? در سال آخر دولت نهم چه معنایی دارد . آیا چوب لای چرخ دولت گذاشتن است ؟ آیا همه تعهدها در ادرات به همین شکل است . آیا کم کردن سه مدرسه راهنمایی در منطقه هزینه های آن بیشتر بوده یا پرداخت چند ریال هزینه سرویس؟
آنچه مسلم است اولیای دانش آموزان بابت سرویس دانش آموزان خود یک ریال نیز نخواهند پرداخت زیرا طبق اصل 30 قانون اساسی تحصیل تا مقطع متوسطه رایگان است و گرفتن حق سرویس تخلف از این اصل قانونی است .
غلامعلی نادی – شهروند روستای سده ویدوجا